خدایا یه خودکار گرفتم دستم تا هر چی راز تو دلمه بریزم بیرون

ولی نمیشه...

 در صندوقچه ی دلم قفله کلیدشم دست توست

خدایا دلم میخواد حالا که کلیدش دست توست خودشم به نام تو باشه

آکبند در اختبار تو باشه

خدا جونم رضایت بده صندوقچه ی دلم به نام تو بشه

منتظر رضایتتم....

نویسنده:(فاطمه)

از نگاه من زندگی زیباست

ولی ای کاش هیچ وقت وارد رودخانه ی زندگی نمیشدم

گرچه زیباست اما من طاقت پیچ های جان گیرش وآبشار مشکلاتش را ندارم

من در این رود خانه یک چیز رادوست داشتم و آن چشمه ی محبت بود ولی حیف که دروغین بود ومن آن راه فاضلاب را با چشمه اشتباه گرفته بودم

کاش میتوامستم چشمه ای را که مرا به یاد حق می اندازد پیدا کنم

 خدایا اکنون مخاطب من تویی می خواهم بگویم دوستت دارم و وجودت را بانمام وجود احساس میکنم

 اگر یاری ات نبود من الان در این رودخانه ی پیچ در پیچ و خروشان سرگردان بودم و نمی توانستم تا اینجا راه را طی کنم.

اگر تو نبودی من در زیر آبشار های مشکلات غرق میشدم.ودر آن راههای فاضلاب(چشمه های دروغین)جان میدادم.

کاش موج محبتت تمام وجودم را میگرفت وهمان گاهی گمراهی را نداشتم.

کاش وارد اقیانوس محبتت میشدم تا درگیرچشمه های دروغین عشق نشوم.

کاش موج محبتت به سرم می خورد تامتوجه بی ارزشی و دروغین بودن چشمه ی ... میشدم.

خدایا کاش کمی به من وقت بدهی تا وارد اقیانوس محبتت بشوم

نویسنده:(فاطمه سادات)

خداجونم دلم شکسته

چشمم هوای گریه داره

امشب می خوام حسابی گریه کنم

حسابی ضجه بزنم 

 بگم خداجونم دوست ندارم گناه کنم

دوست ندارم زندگیمو تباه کنم

 .دلم می خواد داد بزنم بگم خداجونم دوست ندارم خون شهیدا رو زیرپا کنم.

خداجونم خلاصه امشب کمک می خوام از تو خدا از تو بدون واسطه خودم خود خودم آره خود گناه کارم ازت می خوام کمکم کنی تا دیگه هیچ وقت هیچ وقت گناه نکنم.

دلم میخواد دستای پرنیازمو به طرفت بگیرم وامشب از ته دل داد بزنم:(به من کمک کنید خدای من).دلم میخواد امشب دستای پرنیازمو به طرفت بگیرم و حسابی ازت گدایی کنم که این گدایی عار نیست یاره(امشب منتظر یاریتم خداجونم) 

نویسنده:(فاطمه سادات)

خدایا رمضان 90 نزدیکه و من میترسم آره میترسم از این که خوب از این ماه استفاده نکنم و بعد افسوس بخورم از این که تو این مهمونی زباد بخورم بعد توانایی جبران نداشته باشم و از همه مهم تر...از این که مثل سال های پیش نمک بخورمو بعدش نمکدون رو بشکنم و خیلی ترس های دیگه  که خودت میدونی خدا جونم.خداجونم اومدم تو کلبه ی خودم باهات صحبت کنم و عهد ببندم که چندتا شاهدهم داشته باشم واسه عهدی که باهات میبندم...خدایا میخوام باهات عهد ببندم از همین سال90 خودمو اصلاح کنم خودمو واسه ظهور آقا امام زمان آماده کنم دیگه از امسال نمک که خوردم نمکدون نشکنم دیگه گناه نکنم خدایا دراین عهد یارو یاورم باش که خودت به مابندگانت گفتی:ای بنده ازتو حرکت ازمن برکت