سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برای خدا...

بسم رب الشهدا

چه زیباست عاشق تو بودن و برای تو سرودن

چه دل انگیز است برای تو گریستن و برای تو خندیدن

تو آرامشی،تو خود خود آرامشی

میخواهم سراپا برای تو ستایش باشم

چقدر دستان نیایشم را دوست دارم وقتی به سوی تو بلند است

چقدر صدایم را دوست دارم وقتی تورا نجوا میکند

رو به سوی تو که میکنم حس میکنم روحم بلند میشود حتی بلند تر از آسمان ها

تو عظیمی،تو عظیمی و با عظمت...

که تمام این عالم گرد تو میگردند...

من ، پدرم ، مادرم ، همه ی مردم ، پرنده ها، قناری ها ، آب ، خاک ، باران ، نباتات

حتی این جوهر و این کاغذ ، حتی سلول های مرده ی مردگان و نطفه ی شکم مادران...

همه گرد وجود تو میگردند،تو را نجوا میکنند

همه ی شعر های از عشق تو را دوست دارم

عاشقم من،عاشق تو...

عاشق تو که عاشق همه ی مایی...

از من انسان گرفته تا آن مورچه ای که روی دیوار آشپزخانه است

یا آن موریانه که فقط صدای ملچ ملوچش از درون صندلی چوبی مادر بزرگ می آید

و آن گنجشک های روی بام

حتی گل توی باغچه و خاک های اطرافش...ووو

همیمان ،همیمان که مخلوقات توییم را دوست داری

تو ارحم الراحمینی

تو مهربان ترین مهربانانی

تو را عاشقانه دوست می دارم

و فقط لبخند رضایت تورا میخواهم

عاشق تو فاطمه سادات


+ نوشته شـــده در یکشنبه 93 آبان 25 ساعــت ساعت 4:50 عصر تــوسط دوستدار شهید همت | نظر
ساعتی دیگر اذان است!

ساعتی دیگر اذان است!

اعتراف میکنم که دلتنگی برای نماز شیرین ترین دلتنگی دنیاست

وقتی به عمق نماز می اندیشم

و در تک تک اجزایش نام زیبای تو را میبرم

وقتی خاشعانه حمدت میکنم

و خاضعانه دستانم را به سویت بلند میکنم

وقتی متواضعانه در برابرت سر بر خاک می نهم

 و با تو سخن میگویم

با یاد آن حدیث قدسی که میگوید:

بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم

که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری!!!

 به این می اندیشم که عاشقانه در حال گوش دادن به حرف هایم هستی،،...

و از عظمت و بزرگی تو اشک در چشمانم حلقه میزند و سر به زیر می اندازم.

به  نگاه و توجه تو که مینگرم دوست ندارم حرف هایم را تمام کنم

دلم میخواهد قنوتم را ساعت ها طولانی کنم و ساعت ها در سجده بمانم

و آنقدر با تو حرف بزنم و سخن بگویم که در همان حال جان دهم.

آخر تو با آن همه عظمت خود به من بنده مینگری و عاشقانه دوستم داری...

من،بنده ای که هیچ چیز از خود ندارم و هر چه دارم مال توست

تو با آن همه عظمتت مرا بخاطر خودم میخواهی...

خود خودم،خود خود ناچیزم

در برابر این همه لطف و بزرگواری ات چه شکر و حمدی بالاتر از نماز میتوان یافت؟؟!

یقین دارم که هیچ چیز

http://upload7.ir/imgs/2014-02/04235151892800607654.jpg

پی نوشت:خدایا دغدغه ام را نماز اول وقتم قرار ده برای تقرب به سویت(آمین)

بی ربط نوشت:نمیدونم چرا حس نوشتن نمیاد.اینم که نوشتم به دلم ننشست

دلم برای نوشتن تنگ شده /حتما زیاد سر مخاطب های گرامی رو درد آوردم آهشون گرفت(حلال بفرمایید)یا حق

نویسنده:فاطمه سادات یوسفی


+ نوشته شـــده در شنبه 92 بهمن 12 ساعــت ساعت 5:2 صبح تــوسط دوستدار شهید همت | نظر
آغوش خدا

بی صدا اشک بریز

بگذار فقط خدا گریه هایت را ببیند

او میبیند...

عاشقانه میبیند...

آنقدر عاشقانه که تو بی تاب یک ذره از آن هستی

بگذار فقط خدا ببیند...

درد هایت...

غصه هایت...

اشک هایت...

و بی تابی هایت را

چرا که آن لحظه خودش می آید و آرامت میکند

هم چون مادری مهربان...

آرامت میکند...

آنقدر آرام که احساس میکنی در آغوش خدایی

آغوش امن خدا

آن لحظه حس کودکی را خواهی داشت که در آغوش مادر است...

و از آرامش بسیار مادر آنقدر آرامش میگیرد که چشمانش را روی هم می گذارد

چه حس زیبایی ست وقتی خدا نازت را خریدار شود...

اشک هایت را از روی گونه هایت پاک کند...

و تو را در آغوش بکشد

لحظه ای چشمانت را روی هم بگذار...

تصور کن...

آغوش خدا...

چه حس زیبایی ست

چقدر آرامش دارد

چقدر عشق در آن نهفته است

بیا و خود را غرق آغوش خدا کن

http://upload7.ir/images/65421471669627305865.jpg

پی نوشت:

پیامبر خدا (صلّی الله علیه و‌آله):
«أعْظَمُ العِبادَةِ أجْراً أخْفاها.»
«پُراجرترین عبادات، مخفیانه‌ترینِ آن‌ها است.»قرب الإسناد، ص 135،‌ ح 475

نویسنده:فاطمه سادات یوسفی

 


+ نوشته شـــده در چهارشنبه 92 آذر 6 ساعــت ساعت 12:3 صبح تــوسط دوستدار شهید همت | نظر
رودخانه ی زندگی...

http://upload7.ir/images/67160020008819026054.jpg

از نگاه من زندگی زیباست.

گرچه زیباست اما من بدون تو طاقت پیچ های جان گیرش وآبشار مشکلاتش را ندارم.

من در این رود خانه یک چیز رادوست دارم و آن هم تویی خالق هستی

خدایا اکنون مخاطب من تویی می خواهم بگویم دوستت دارم و وجودت را باتمام وجود احساس میکنم.

اگر یاری ات نبود من الان در این رودخانه ی پیچ در پیچ و خروشان سرگردان بودم و نمی توانستم تا اینجا راه را طی کنم.

اگر تو نبودی من در زیر آبشار های مشکلات غرق میشدم.

کاش موج محبتت تمام وجودم را میگرفت وهمان گاهی گمراهی را نداشتم.

خدایا کاش روزی رسد که غرق اقیانوس محبتت بشوم(آمین)

نویسنده:فاطمه سادات یوسفی


+ نوشته شـــده در دوشنبه 92 اردیبهشت 2 ساعــت ساعت 12:39 عصر تــوسط دوستدار شهید همت | نظر
سفره ی دل

در دل من سفره ای پهن است.این سفره سفره آشنا و ناآشنا نیست.

به سوی هر کسی پهن نمی شود.

صاحب این سفره خداست.

اوست که این سفره همیشه برایش پهن است.

اوست که مورد اطمینان این سفره است.

اوست که راز غذاهای این سفره را فاش نمی کند.

اوست وفقط اوست که مورد اطمینان این سفره است

خدایا این سفره ی دل مال خودت است و قابلت را ندارد

نویسنده:(فاطمه)


+ نوشته شـــده در دوشنبه 90 مهر 4 ساعــت ساعت 11:4 صبح تــوسط دوستدار شهید همت | نظر
برچسب ها: خدا، متفرقه