سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران

آسمان سکوت شب را شکست.

صدای نم نم باران گوش را نوازش میداد

قطره های باران مثل فرشته های کوچک کول بار بسته می ماند که

باچتر به زمین فرود می آمدند

کم کم باران شدت گرفت.

صدایش زیباتر و زیباتر شد

امشب آسمان چه آواز زیبایی میخواند

من عاشق این آواز مژده ی بهار آسمانم

و زمین مظهر حیات شد ومظهر پاکی و نشاط

روی سکوی خانه ایستاده ام

و به منظره ی فرود فرشته های آسمانی که شعر خوانان و آواز گویان باهم شادی میکنند مینگرم

بهار نزدیک است

گویا فرشته ها برای روفت و روب زمین آمده اند به یمن پیشواز بهار

چه منظره زیبایی

آه خدای من امروز زیباییت را باتمام وجود نظاره گر شدم،

قدم آسمان به زمین،قدم فرشته ها و قدم بهار.

وسوسه باران شدم

به زیر باران رفتم سر به آسمان بلند کردم

قطرات باران صورتم را قلقلک میداد هوای خنداندن مرا داشت

چشمانم را بستم

آن لحظه حس گل سرخی را داشتم که قطره های شبنم به او نفس میداد تا زیبا و باطراوت بماند

دستانم را به طرفین گشودم و دور خود چرخ زدم

چه حس زیباییست زیر باران بودن و برای باران آغوش گشودن

و چه حس زیباییست احساس نزدیک شدن بهار

نویسنده:فاطمه سادات


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91 اسفند 10 ساعــت ساعت 3:16 عصر تــوسط دوستدار شهید همت | نظر
برچسب ها: متفرقه