سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برف پیری

ساعت 3بعد از ظهر است.هنوز برف میبارد.

کنار پنجره نشسته ام سرمای شدیدی از پنجره به درون اتاق هجوم آورده

برف های دانه ریز از پشت پنجره پیداست

چقدر فضای خیابان رازیبا کرده

خیابان مانند مرد میان سالی شده که رو به پیری است

برف پیری آرام آرام محاسن زیبایش را سفید میکند واو لبخند زنان از پشت پنجره به من مینگرد

...و چقدر رنگ سفید او را زیبا تر کرده بود

..و جقدر زیبا و دوست داشتنی است چهره ی یک انسان پیر

دوباره هجوم سرما از پنجره به درون اتاق حواسم را پرت میکند

به فکر فرو رفتم با خود فکر میکنم این سرمای پی در پی که تنم را مور مور میکند به من تذکری میدهد

چه تذکری؟؟؟

تمام حواسم را جمع صدای سرما میکنم که بفهمم از پشت این هوهوی سرد چه پیام و تذکری دارد برای من!!!

به راستی چه پیام وتذکری برای من میتواند داشته باشد؟؟؟!!!

اوه آری درست میگوید...

این سرمای شدید حاصل از آن برف پیری به من می گوید:هوای انسان های پیر راداشته باش

چرا که دیری نپاید که برف پیری بر سر و روی تو هم سرازیر شود

نویسنده:(فاطمه سادات یوسفی)


+ نوشته شـــده در جمعه 90 اسفند 19 ساعــت ساعت 3:29 صبح تــوسط دوستدار شهید همت | نظر
برچسب ها: اجتمایی